مدیریت پروژه در شرکت مهندسی راشا سازه، پلی است میان دانش فنی، فناوری پیشرفته و اخلاق حرفهای که تضمینکننده موفقیت پروژهها از ابتدای ایدهپردازی تا مرحله بهرهبرداری است. این بخش با بهرهگیری از استانداردهای بینالمللی همچون PMBOK و رویکردهای چابک (Agile)، ساختاری منعطف و کارآمد ایجاد کرده است که توانایی پاسخ سریع به تغییرات محیطی، نیازهای متنوع ذینفعان و پیچیدگیهای پروژه را دارد. در راشا سازه، مدیریت پروژه صرفاً اجرای برنامهها نیست، بلکه طراحی مسیر موفقیت با هدف ایجاد ارزش پایدار و بهینهسازی سرمایهگذاری است.
فرایندهای مدیریت پروژه در راشا سازه از تحلیل اقتصادی و مطالعات امکانسنجی آغاز شده و با مهندسی ارزش، برنامهریزی دقیق، کنترل مستمر و مدیریت ریسک پیشرفته ادامه مییابد. استفاده از فناوریهای نوین مانند مدلسازی اطلاعات ساختمان (BIM) و نرمافزارهای تخصصی برنامهریزی و تحلیل داده، هماهنگی بین تیمهای مختلف را بهبود بخشیده و موجب کاهش خطاهای اجرایی و افزایش کیفیت پروژه میشود. این رویکرد علمی و فناورانه، امکان مدیریت بهینه زمان، هزینه و منابع را فراهم میکند و ریسکهای پروژه را به حداقل میرساند.
راشا سازه یک سازمان یادگیرنده است که یادگیری مستمر، بهبود فرآیندها و توسعه دانش را در قلب فرهنگ سازمانی خود جای داده است. این رویکرد باعث میشود که از هر پروژه، درسآموختهها به صورت سیستماتیک جمعآوری و در پروژههای بعدی به کار گرفته شود. تعهد به صداقت، شفافیت و مسئولیتپذیری در کنار تمرکز بر نوآوری و یادگیری، اعتماد پایدار با کارفرمایان را رقم زده و مسیر پیشرفت مستمر را هموار میسازد. این فلسفه یادگیری سازمانی، راشا سازه را در جایگاه پیشگامان مدیریت پروژه در صنعت مهندسی ایران حفظ میکند.






تجربه ما نشان داده که ابتدا باید با مهندسی ارزش وارد عمل شویم؛ یعنی تمام بخشهای پروژه را دقیق بررسی کنیم تا بخشهایی که بیشترین هزینه را دارند شناسایی کنیم. سپس با تحلیل هزینه-فایده، به دنبال راهکارهایی میگردیم که بتوانیم هزینههای اضافی را حذف کنیم بدون اینکه کیفیت کار آسیب ببیند. در پروژههای گذشته، با همین روش توانستهایم حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از هزینهها را کاهش دهیم، در حالی که استانداردهای کیفی پروژه کاملا حفظ شدهاند.
ما وقتی BIM را وارد پروژه کردیم، توانستیم خیلی زود تداخلهای سازهای و اجرایی را پیش از شروع کار شناسایی کنیم. این باعث شد دوبارهکاریها تا ۳۰ درصد کاهش پیدا کند. علاوه بر این، هماهنگی بین تیمهای طراحی و اجرا خیلی بهتر شد و تصمیمگیریها سریعتر و دقیقتر انجام گرفت. به جرأت میتوان گفت استفاده از BIM باعث شد پروژهها سر موقع و با کیفیت بهتر تمام شوند و کلی هزینه و زمان صرفهجویی شود.
در چنین شرایطی، ما از شبیهسازی سناریو و تحلیل مونتکارلو استفاده میکنیم تا بفهمیم ریسک چه پیامدهایی ممکن است داشته باشد و احتمال وقوع هر حالت چقدر است. این تحلیل به ما کمک میکند تا بتوانیم گزینههای مختلف را بسنجیم و بهترین راهکار را با مشارکت ذینفعان انتخاب کنیم. تجربه ما ثابت کرده که این روش باعث میشود با ریسکهای پیچیده بهتر کنار بیاییم و از تأثیرات منفی آنها جلوگیری کنیم.
ما علاوه بر اینکه نیروهای با سابقه و با تجربه جذب میکنیم، آموزشهای مداوم و جلسات به اشتراکگذاری دانش داریم. همچنین، بعد از هر پروژه، جلسات درسآموخته برگزار میکنیم تا نکات مهم یاد گرفته شده منتقل شود. ارزیابیهای دورهای باعث میشود همیشه ضعفها شناسایی و مهارتها بهروز شود. این رویه تجربه ماست که باعث شده تیممان همواره در بهترین سطح کار کند.
ما همیشه صداقت و شفافیت را سرلوحه کار خود قرار دادهایم. در پروژهها به صورت منظم گزارش میدهیم، ریسکها را زود شناسایی و به اطلاع کارفرما میرسانیم و راهحلهای بهینه را پیشنهاد میکنیم. تجربه به ما ثابت کرده که این رویکرد باعث اعتماد و همکاری بلندمدت با کارفرما شده و منافع آنها را به بهترین شکل حفظ کردهایم.
بر اساس تجربه، کلید موفقیت در قراردادها تدوین دقیق و شفاف مفاد قراردادی و تعیین معیارهای عملکرد مشخص است. ما از استانداردهای بینالمللی استفاده میکنیم که چارچوبی قانونی و فنی قوی دارد. همچنین، مکانیسمهای کنترل کیفیت و بازنگری مستمر قرارداد در طول اجرای پروژه، بستر شفافیت و پیشگیری از اختلاف را فراهم میکند. مدیریت مستمر ریسکهای قراردادی و ارتباط مستمر با طرف مقابل باعث میشود پروژه با کمترین اصطکاک پیش برود.
EVM به ما امکان میدهد عملکرد واقعی پروژه را با برنامهریزی اولیه مقایسه کنیم و انحرافات هزینه و زمان را زود تشخیص دهیم. تجربه نشان داده که با استفاده از شاخصهای CPI و SPI، تصمیمات اصلاحی به موقع گرفته میشود که از افزایش هزینههای غیرضروری و تأخیر جلوگیری میکند و باعث افزایش شفافیت و کنترل پروژه میشود.
مسیر بحرانی نقشه راه پروژه است و هر تأخیر در آن، کل پروژه را به عقب میاندازد. تیم ما با استفاده از نرمافزارهای پیشرفته زمانبندی و تحلیل مسیر بحرانی، مرتباً این مسیر را بررسی میکند. در صورت بروز هر انحراف، با برگزاری جلسات فوری تصمیمگیری، اولویتبندی منابع و بازنگری برنامه عملیاتی، تلاش میکنیم تأخیر را جبران کنیم. تجربیات قبلی نشان داده که این کنترل مداوم، از بروز مشکلات بزرگ و تأخیر طولانیمدت جلوگیری میکند.
تجربه ما نشان میدهد که هر درخواست تغییر باید با یک فرآیند رسمی ارزیابی شود؛ شامل تحلیل تأثیرات مالی، زمانی و فنی. این ارزیابی به کمک استانداردهای PMBOK انجام میشود و تصمیمگیری در جلسات کمیته کنترل تغییر با حضور همه ذینفعان صورت میگیرد. همچنین، اجرای تغییرات با کنترل مستمر و بهروزرسانی مستندات، باعث میشود تأثیرات منفی به حداقل برسد و پروژه به مسیر اصلی خود بازگردد.
تجربه عملی ما در شرایط بحرانی نشان میدهد که داشتن برنامه اضطراری (Contingency Plan) و شناسایی ریسکهای ویژه از قبل، کلید بقا است. در این شرایط، برقراری ارتباط مستمر با ذینفعان، اولویتبندی فعالیتهای حیاتی و بازنگری فاز به فاز برنامه زمانبندی ضروری است. همچنین، از رویکردهای چابک و انعطافپذیر استفاده میکنیم تا بتوانیم سریعتر واکنش نشان دهیم. حفظ شفافیت و گزارشدهی مستمر به کارفرما، اعتماد و همکاری را در شرایط سخت حفظ میکند.
تجربه ما نشان داده که کیفیت تنها با بازرسی نهایی تضمین نمیشود؛ بلکه باید از ابتدا در فرآیند طراحی و اجرا نهادینه گردد. ما با استقرار سیستم مدیریت کیفیت بر پایه استاندارد ISO 9001 و استفاده از چکلیستهای کنترلی در تمامی مراحل اجرایی، کیفیت را گامبهگام کنترل میکنیم. علاوه بر آن، جلسات پیشاجرایی و تستهای دورهای مصالح و تجهیزات، باعث میشود کیفیت نهایی با انتظارات کارفرما همراستا باشد. مهمتر اینکه سیستم بازخورد فوری از محل اجرا به ما کمک میکند اصلاحات را بهموقع اعمال کنیم.
ساختار سازمانی هر پروژه باید با ماهیت، اندازه و پیچیدگی آن تطابق داشته باشد. ما معمولاً از ساختار ماتریسی متعادل استفاده میکنیم تا تخصصگرایی را در کنار انعطافپذیری داشته باشیم. هر نقش کلیدی با شرح وظایف مشخص، ماتریس مسئولیت (RACI) و مسیر گزارشدهی روشن تعریف میشود. با استقرار سیستم ارتباطات رسمی (از جمله گردشکارهای تصویب و گزارشدهی منظم) چابکی و پاسخگویی را در تیم حفظ میکنیم. تجربیات قبلی نشان داده که چنین ساختاری مانع دوبارهکاری و موازیکاری میشود.
در ابتدای پروژه، تحلیل ذینفعان (Stakeholder Analysis) انجام داده و آنها را بر اساس قدرت و تأثیر دستهبندی میکنیم. سپس برای هر گروه، استراتژی ارتباطی متناسب تعریف میشود (مانند مشارکت فعال، مشاوره، اطلاعرسانی). استفاده از نقشه ذینفعان (Stakeholder Map) و جلسات منظم با کلیدیترین افراد، به ما کمک میکند انتظارات را مدیریت و تعارضات احتمالی را کاهش دهیم. تجربه ما نشان داده که شفافیت در ارتباط و پاسخگویی مستمر، کلید مدیریت مؤثر ذینفعان است.
ما در ابتدای هر پروژه، یک کارگاه شناسایی ریسک با مشارکت تیمهای فنی، اجرایی و کارفرما برگزار میکنیم. سپس ریسکها را با استفاده از ماتریس احتمال و اثر (Probability/Impact Matrix) اولویتبندی کرده و برای آنها پاسخ مناسب طراحی میکنیم (پذیرش، اجتناب، کاهش یا انتقال). همچنین از ابزارهای پیشرفته مانند تحلیل مونتکارلو برای پروژههای پیچیده استفاده میکنیم. کنترل ریسک به صورت ماهانه بازبینی شده و بهروزرسانی میشود. تجربه نشان داده که این سیستم پیشگیرانه، احتمال بحران را تا حد زیادی کاهش میدهد.
ما با ایجاد برنامه تأمین (Procurement Schedule) هماهنگ با برنامه زمانبندی پروژه، زمان تأمین را کنترل میکنیم. پیش از عقد قرارداد، ارزیابی دقیق تأمینکنندگان از نظر فنی، مالی و سوابق کاری انجام میشود. در قراردادها شاخصهای کلیدی عملکرد (KPIs) و جریمه/پاداش تعریف میشود تا کیفیت و زمانبندی رعایت شود. همچنین، سیستم رهگیری سفارش (Tracking System) به ما کمک میکند از وضعیت اقلام تا زمان تحویل آگاه باشیم. تجربهمان در پروژههای بزرگ نشان داده که این فرایند ساختارمند مانع از تأخیرهای تدارکاتی میشود.